مدیریت استراتژیک مباحث کلی هلدینگ ها رضا مظلومی کیاسرایی استاد راهنما : جناب آقای دکتر حجاریان
هولدینگ چیست؟ در جوامعي كه سرمايهگذاري نقش حياتي در اقتصاد ملي بازي ميكند، سرمايهگذاران نميتوانند فعاليتهاي خود را صرفاً در زمينههاي خاصي محدود كنند. Reza Mazloumi
يك شركت مادر تخصصي (هولدينگ يا دارنده حق كنترل) بيشتر نقش ستادي ايفاء مي كند. در شركتهاي مادر تخصصي، هدف از سرمايهگذاري، افزايش ثروت سرمايهگذار از طريق كسب سود و بالا بردن ارزش سرمايه مي باشد
روشهاي تركيب بنگاهها و واحدهاي اقتصاديـ تجاري 1ـ تركيب عرضي (يا افقي) : در اين حالت، بنگاههاي اقتصادي ـ تجاري رقيب، هم صنعت و فعاليت مشابه با يكديگر تركيب مي گردند. 2ـ تركيب طولي (يا عمودي) : در اين حالت، بنگاه هاي اقتصادي ـ تجاري مكمل يكديگر در يك زنجيره توليد يا خدمات با يكديگر تركيب مي گردند. 3ـ تركيب مجتمع (يا متنوع): در اين حالت، بنگاه هاي اقتصادي ـ تجاري با فعاليتهاي متفاوت و بمنظور دسترسي به بازارهاي جديد با يكديگر تركيب مي گردند.
به منظور حداكثر كردن سود، در تركيب واحدهاي تجاري ويژگيهاي ذيل وجود دارد: 1ـ ادغام توليدات يك بنگاه با خدمات توزيع و يا فرايند تكميل توليدات در بنگاهي ديگر. 2ـ صرفهجويي در هزينهها از طريق حذف تسهيلات يا كاركنان مازاد. 3ـ توان ورود سريع محصولات يا خدمات در بازارهاي داخلي و خارجي. 4ـ بهرهگيري از صرفهجويي ناشي از مقياس بمنظور افزايش توان رقابت و ارتقاء كارآيي. 5ـ امكان دسترسي به منابع مالي جديد با هزينه كمتر . 6ـ كاهش خطر (ريسك) تجاري از طريق تنوع بخشيدن به نوع فعاليتها.
شركت مادر (هولدينگ) چيست ؟ 1ـ شركت هولدينگ، يك شركت سهامي است كه مالكيت سهام شركت ديگري را در اختيار دارد. يعني، شركتهاي هولدينگ زماني بوجود ميآيند كه شركتي از طريق خريد تمام يا اكثريت سهام داراي حق راي شركت ديگر، آن را تحصيل نمايد 2ـ مينز و بن برايت بر اساس جديدترين مطالعات تحقيقي خود مينويسند: “شركتهاي هولدينگ كاراترين ابزار براي تركيب اموال دو يا چند شركت مستقل، بمنظور كنترل و مديريت يگانه ميباشند كه تا كنون ابداع شده است”.
3ـ شركت هولدينگ، شركتي است كه تمامي سهام داراي حق راي (سهام عادي و انواع خاصي از سهام ممتاز) شركت ديگري را در اختيار داشته باشد و در اين حالت به شركت مملوك، شركت فرعي تمليك شده گويند.
4- شركت هولدينگ، يك شركت سرمايه گذاري است، با اين تفاوت كه شركت سرمايهگذاري با خريد سهام شركتهاي ديگر از سود سهام و همچنين از افزايش قيمت سهام، بدون آنكه دخالتي در اداره امور اين شركتها داشته باشند، بهرهمند ميشود
دلايل ايجاد هولدينگ 1ـ دسترسي به منابع و تسهيلات و امكانات توليد، دانش فني، تشكيلات بازاريابي و فروش و از اينرو گسترش و افزايش سهم در بازار و دستيابي به مواد اوليه كمياب. 2ـ دسترسي آسان و سريع به منابع مالي با شرايط مناسب و بهينه اقتصادي و صرفه جويي در هزينهها از طريق افزايش مقياس توليد. 3ـ دستيابي به مديريت كارآمد. 4ـ صرفهجويي در زمان براي ورود به بازارهاي جديد، با تصاحب شركتي كه قبلاً در بازار مورد نظر فعاليت داشته، بجاي تخصيص منابع براي ورود به بازار مورد نظر. 5ـ بهرهگيري از فعاليتها و مزاياي مالياتي
ويژگي عمده شركتهاي هولدينگ، ايجاد شرايط مناسب براي تمركز زدايي است ويژگي عمده شركتهاي هولدينگ، ايجاد شرايط مناسب براي تمركز زدايي است. در كشورهايي كه به سوي اقتصاد مبتني بر بازار حركت ميكنند، عاقلانهتر آن است كه بدون توجه به ساختار بازار يا شرايط حاكم بر آن، سود يا زيانهاي شركتهاي هولدينگ را از يكديگر تفكيك نموده، سپس امتيازات يا معايبي كه شركت هولدينگ در شرايط خاصي آنها را كسب ميكند، به سود يا زيانهايش اضافه كرد.
در حمايت از شركتهاي هولدينگ، چهار ادعا را ميتوان طرح نمود: 1ـ دادن استقلال و مديريت نامتمركز بيشتر به شركتها و واحدهاي عملياتي (برخلاف سازمانهاي وظيفهاي)، يا به شركتهاي هولدينگ (در مقايسه با كنترل مستقيم دولت). 2ـ امكان ريسك پذيري در شركتهاي هولدينگ همراه با فعاليتهاي متنوعي كه درآنها جريان دارد. 3ـ كاهش هزينههاي سرمايهگذاري را در پي دارد. 4ـ در شركتهاي هولدينگ امكان صرفهجويي و نيز به كارگيري مديريت شايسته و انجام مأموريتهاي تخصصي، نظير صادرات، ميسر ميشود.
انواع شركتهاي هولدينگ 1)شركت سرمايهگذاري ويژه ساختارشركتهاي سرمايهگذاري تخصصي شامل يك شركت اصلي كنترل كننده و تعدادي از زير مجموعههاي آن است. 1)شركت سرمايهگذاري ويژه 2) شركت سر مايهگذاري عملياتي
شركت سرمايهگذاري ويژه شركتي است كه فعاليت اصلي آن سرمايهگذاري در ساير شركتهاست و شركت سرمايهگذاري عملياتي شركتي است كه فعاليت خاص خود را انجام ميدهد و گاهي اوقات نيز مالكيت و كنترل گروهي از شركتهاي تابعه (زير مجموعه) را نيز در اختيار ميگيرد
شركتهاي سرمايهگذاري به اتكاي سرمايهاي كه در اختيار دارند، قادرند: شركتهاي سرمايهگذاري به اتكاي سرمايهاي كه در اختيار دارند، قادرند: از طريق نگهداري اوراق بهادار، سبد سرمايهگذاري خود را متنوع سازند. مجموعهاي از اوراق بهادار با شرايط خاص (مثلاً داراي ريسك كم و يا داراي بازده بالا) را نگهداري كنند. بر يك سرمايهگذاري مديريت كرده و سودها را دوباره سرمايهگذاري كنند و در صورت لزوم داراييهاي خود را جابجا كنند. سبد سرمايهگذاري خود را از طريق انتخاب چند سهم خاص كنترل كنند.
سه نوع از شركتهاي هولدينگ با گستردهترين اصطلاحات قابل شناسايي است. شركت هولدينگ محض (Pure holding company) شركتي است كه صرفاً به منظور نگداشتن اوراق بهادار داراي حق رأي شركتهاي فرعي خودش بوجود ميآيد.
نوع ديگر شركتهاي هولدينگ درآمد خود را بوسيله فروش محصولات يا خدمات بعلاوة سودهاي دريافتي ناشي از سود سهام و سرمايهگذاري كسب ميكنند. يك چنين شركت هولدينگي بعنوان شركت هولدينگ عملياتي - operating- يا عمومي – general – شناخته ميشود. شركت هولدينگ هرمي – Pyramid كه بعنوان نوع سوم شناخته شده به دليل مالكيت بخشي از سهام داراي حق راي شركت فرعي نسبت به نوع ديگر تميز داده ميشود.
هدف از ايجاد شركتهاي هولدينگ توسط دولت 1ـ اولين انگيزه براي ايجاد يك شركت هولدينگ، يافتن وسيلهاي جهت كنترل و هدايت شركتهاي دولتي است. زيرا براي دستگاههاي دولتي، ارتباط مستقيم با شركتهاي متعدد مشكل بوده و اثر بخشي لازم را در پي ندارد. 2ـ ايجاد ادغام به واسطه هماهنگي و يكپارچگي در بخشها و فعاليتها، دومين دليل تأسيس شركتهاي هولدينگ است. دليل منطقي وجود چنين شركتهايي، بيشتر در صرفه جوئيهاي اقتصادي، كه منجر به ادغامهاي افقي يا عمودي نهفته است، تا اصلاح شركتهاي دولتي.
اما موارد بسياري وجود دارند كه اين ادغامها بدون دليل خاصي به وجود آمده و شركتهاي هولدينگ در نهايت به دستاويزي براي تبادل كردن يا انحصار طلبي تبديل ميشوند. - ايجاد چنين ساختاري در صنعت نفت امر متعارفي است. به عنوان نمونه ميتوان از شركت PETRIBRAS برزيل ، PEMEX مكزيك ، PETRONAS مالزي ، PERTAMLNA اندونزي و SONATRACH الجزاير نام برد.
3ـ انگيزه چهارم، به عهده گرفتن مديريت و اداره سرمايههاي دولتي به منظور افزايش عايدات مالي سرمايهگذاريهاي دولتي توسط شركت هولدينگ ميباشد. اين دليل نسبتاً جديد است و اگر تنها دليل نباشد؛ اما يك دليل مهم براي تاسيس شركتهاي هولدينگ در الجزاير به شمار ميرود. - يكي از دلايل عمده ممكن است اين باشد كه شركتهاي مذكور در نهايت به مالكيت دولت در ميآيند و سرمايهگذاري در آنها بدون ريسك خواهد بود.
4ـ انگيزه ديگر ميتواند رهانيدن شركتهاي زيان ده از اين معضل باشد 4ـ انگيزه ديگر ميتواند رهانيدن شركتهاي زيان ده از اين معضل باشد. اين كار معمولاً با تسويه هزينههاي اجتماعي آنها و عموماً با هدف بازسازي مجدد اين شركتها و بهبود وضعيت مالي آنها انجام ميپذيرد.
5ـ هدف ششم از تشكيل شركتهاي هولدينگ، فراهم كردن زمينه انتقال شركتهاي دولتي به بخش خصوصي است، كه اين انتقال ممكن است با بازسازي و نوسازي يا بدون آن صورت گيرد. 6ـ انگيزه آخر در اين حقيقت نهفته است كه گاهي ضرورت ايجاب ميكند تا شركت هولدينگ مديريت سهام دولتي (معمولاً با سهم كمتر از سهم دولت) را در شركتهاي دولتي، تا زمان واگذاري آنها به بخش خصوصي، به عهده بگيرد.