بسم ا...الرحمن الرحیم
مهندسی مجدد (BPR)
مقدمه هر سازمان و يا شركت ، يك نهاد اجتماعي است كه مبتني بر هدف بوده و داراي سيستمهاي فعال و هماهنگ است و با محيط خارجي ارتباط دارد . در گذشته ، هنگامي كه محيط نسبتا باثبات بود بيشتر سازمانها براي بهرهبرداري از فرصتهاي پيشآمده به تغييرات تدريجي و اندك اكتفا ميكردند ؛ اما با گذشت زمان ، در سراسر دنيا سازمانها دريافتهاند كه تنها تغييرات تدريجي راهگشاي مشكلات كنوني آنان نيست و گاهي براي بقاي سازمان لازم است تغييراتي به صورتي اساسي و زيربنايي در سازمان ايجاد شود . امروزه در سراسر دنيا اين تغييرات انقلابي را با نام مهندسي مجدد مي شناسند.
مهندسي مجدد چيست ؟ مهندسي مجدد يعني آغازي دوباره ، فرصتي ديگر براي بازسازي فرايندها و دوبارهسازي روشهاي كار . مهندسي دوباره بهمعناي كنار گذاشتن بخش بزرگي از دانش و يافتههاي صدسال اخير مديريت صنعتي و شكستن فرضيات و قواعد قبولشده داخل سازمان است . مهندسی مجدد برای اولین بار توسط همر و چمپی تعریف شد: مهندسي مجدد عبارت است از بازانديشي بنيادين و ريشهاي فرايندها براي دستيابي به پيشرفتي شگفتانگيز در معيارهاي حساسي چون كيفيت و سرعت خدمات.
تاريخچه مهندسي مجدد پيشزمينه مهندسي مجدد طرح مطالعاتي مديريت در دهه نود دانشگاه انستيتوي تكنولوژي ماساچوست (MIT) بوده است . مايكل همر نخستين نظريهپردازي است كه مفهوم مهندسي مجدد را مطرح كرد ؛ او با مقاله اتوماسيون ،كارساز نيست ، فعاليتهاي زايد را حذف كنيد ، در مجله Harvard Business Review در سال 1991 ، مهندسي مجدد را به جهان دانش مديريت معرفي كرد . سپس كتاب مهندسي مجدد ، منشور انقلاب سازماني را با كمك جيمز چمپي در سال 1993 نوشت و مهندسي مجدد را در قالب يك تئوري تشريح كرد .
ويژگيها و مزاياي مهندسي مجدد يکپارچگي مشاغل کارمندمحوري کاهش بازرسي و کنترل جريان طبيعي فرايندها کاهش موارد اختلاف امکان ايجاد تمرکز و تمرکززدايي افزایش رضایت شغلی کارکنان بهبود عملکرد مدیران افزایش رضایت مشتری افزایش سودآوری
عوامل موفقیت 1- درک مهندسی مجدد 2- ایجاد یک موقعیت کاری 3- پذیرش یک رهیافت مدیریت فرایند 4- اندازه گیری وپیگیری مستمر عملکرد 5- اعمال مدیریت تغییرو مهیا ساختن حمایت سازمان مرکزی 6- مدیریت پروژه های مهندسی مجدد جهت دستیابی به نتیجه
عوامل شكست مهندسي مجدد كوشش براي اصلاح يك فرايند بجاي دگرگون كردن آن بيتوجهي به فرايندها بياعتنايي به ارزشها و اعتقادات كاركنان به نتايج مختصر راضي شدن زود تسليم شدن فرهنگ سازماني كنوني و گرايشهاي مديريت انتظار به راه افتادن مهندسي مجدد از پايين سازمان بكارگيري رهبري كه مهندسي مجدد را نميشناسد تنگنظري در تخصيص منابع كوشش به راضي نگهداشتن همگان عقبنشيني در برابر مخالفان تحولات طولاني شدن برنامه
رويكرد سازمانها به مهندسي مجدد از چه عواملي سرچشمه ميگيرد ؟ الف - عوامل خارجي ب - عوامل داخلي
عوامل خارجي افزايش سطح رقابت در بازارهاي جهاني تغييرات نياز مشتريان افزايش سطح انتظارات مشتريان پيشرفتهاي حاصلشده در فناوري اطلاعات محيط متغير و نامطمئن امروزي با مشاهده سطح رقابت افزایشی در بازارهای جهانی نیاز به نوآوری در سازمان بیشتر ملموس میشود تا سازمان بتواند خدمات یا محصولات با استانداردهای جهانی و قابل رقابت تولید كند. بنابراین ،افزایش دانش و همچنین هماهنگی بین فرایندهای سازمان از بزرگترین چالشهای سازمانهای امروزی به شمار میرود.
عوامل داخلی تغيير در استراتژيهاي سازمان تغيير ساختار سازماني ضرورت سادهسازي تغيير در فرايندها ، روشها ، مهارتها و رفتارها عوامل داخلی نیز میتوانند از علتهای انتخاب مهندسی مجدد برای سازمانها بشمار روند . تغییر در استراتژیهای سازمان میتواند به عنوان عاملی جهت تحریك سازمانها در انتخاب مهندسی مجدد برای ادامه مسیر باشد . تغییرات در ساختار سازمانی نیز ممكن است ضرورت ایجاد تغییرات در فرایندها را ملموستر سازد.
نقش فناوري اطلاعات در مهندسي مجدد IT & BPR اصطلاح مهندسی مجدد نخستین باردرزمینه فناوری اطلاعات مطرح شدو سپس به فرایندهای تغییرگسترده تری توسعه یافت.
مهندسی مجدد ، در پی نوآوریست ؛ این فرایند میخواهد با دستیابی به آخرین یافتههای تكنولوژی به هدفهای كاملا تازهای برسد . یكی از دشوارترین بخشهای مهندسی مجدد ، تشخیص توانمندیهای نو و بیسابقه تكنولوژی به جای بهرهگیری از تواناییهای شناخته شده آن است . خریداری تكنولوژی موجود كاری چندان برجسته نیست بلكه باید جنبههای نهفته و خلاقیتهای تازه را كشف و استفاده كرد .
4نوع تغییر سازمانی به کمک IT 1-اتوماسیون زیاد 2-عقلانی کردن رویه ها 3-مهندسی مجددفرایند کسب وکار 4-تغییر پارادایمی 4 میزان 3 ریسک 2 1 کم زیاد میزان بازدهی کم
نقش IT در BPR مرحله اول : قبل ازطراحی فرایند(ITبه عنوان یک توانمند ساز) مرحله دوم : حین طراحی فرایند(IT به عنوان تسهیل کننده) مرحله سوم : بعد ازطراحی فرایند(IT به عنوان مجری)
در يك سازمان ، چه كساني اجراي مهندسي مجدد را بر عهده دارند ؟ در يك سازمان ، چه كساني اجراي مهندسي مجدد را بر عهده دارند ؟ 1- راهبر: این فرد مجوز لازم را داده و انجام مهندسی مجدد را ممكن میسازد . وی از مقامات ارشد شركت است كه اختیار زیر و رو كردن سازمان را دارد و تا حدی بر كاركنان نفوذ دارد كه میتواند آنها را به پذیرش آثار ویرانگر تشكیلات كنونی و در نتیجه اشتیاق به مهندسی مجدد فرایندها فرا خواند . 2- ناظر : به نوعی مسئول انجام مهندسی مجدد در فرایند محسوب شده و بایستی از مدیران ارشد در شركت باشد . در حالیكه كار رهبر به راهانداختن كلی مهندسی مجدد است وظیفه ناظر نیز اجرای جزئی و دقیق برنامه در یك بخش معین است. 3- تيم مهندسي مجدد: كار واقعی مهندسی مجدد و بار سنگین آن بر دوش اعضای این تیم است . هر تیم تنها مسوولیت یك فرایند را در یك زمان بر عهده میگیرد . در تشكیل این تیم دو گروه افراد درونی و بیرونی حضور دارند. افراد درونی كسانی هستند كه وظایف موجود درون فرایند را عهدهدار بوده و با آنها آشنایی دارند؛ اما افراد بیرونی یا خارجی در عملكرد و كار جاری تیم مشاركت ندارند و بنابراین میتوانند دیدگاه گستردهتر و هدفهای عالیتری برای آن داشته باشند .
تفاوت طراحی مجدد و مهندسی مجدد در چیست ؟ واژههای طراحی مجدد(Redesign) و مهندسی مجدد (Reengineering) گاهی اوقات بهجای یكدیگر بكار میروند ؛ اگرچه نتایج موردنظر این دو ظاهرا یكسان به نظر میرسند اما این دو واژه تفاوت زیادی با یكدیگر دارند ؛ فرایند طراحی مجدد روشی سیستماتیك است كه درصدد تسهیل و ساده كردن فرایندهای فعلی شركت است در حالیكه مهندسی مجدد فرایندهای جدیدی ایجاد مینماید و باعث تغییرات ریشهای و نوآورانه در شیوههای كسبوكار میگردد .
مهندسي مجدد فرايند طراحي مجدد فرايند تغيير ناگهاني و ريشهاي پيشرفتهاي تدريجي كار بهصورت بنيادي مجددا ساختار مييابد ممكن است شامل اصلاح كار گردد قوانين را ميشكند قوانين را اصلاح ميكند فرايند جديد ايجاد ميشود فرايند فعلي را تسهيل ميكند عمدتا به تكنولوژي وابسته است ممكن است به تكنولوژي وابسته باشد نوعا مزاياي آن زياد است نوعا مزاياي آن كم است درصد ريسك آن بالاست درصد ريسك آن كم يا متوسط است كاهش هزينهها در آن زياد است كاهش هزينهها در آن كم تا متوسط است
مهندسی مجدد و بهبود سازمان تئوری (بهبود سازمان) چیست؟ بهبود سازمان دانشی است براساس علوم رفتاری که به مجموع و کل سازمان نظر دارد و با همکاری و مشارکت مدیریت عالی سازمان به مورد اجرا گذارده می شود و بر توسعه و تغییر و بهسازی نظامها تاکید می ورزد. در دیدگاه بهبود سازمان برای رسیدن به بهبود سازمانی باید از کانال بهبود رفتار سازمانی به بهبود ساختار سازمانی دست یافت ولی در دیدگاه مهندسی مجدد از بهبود فرایندها به بهبود ساختار و بهبود رفتار سازمانی می رسند.
تغییر سازمانی تغییر تکاملی سازمانها :عبارت است از تولد، رشد، بلوغ، مرگ. تغییر سازگاری : تغییرات ساده و سطحی مثل رشد تعداد کارکنان از ده نفر به سی نفر را گویند. تغییرات توسعه ای یا عمیق: به تغییراتی همچون تجدیدنظر در شکل ساختاری، نوسازی یا نوآوری گفته می شود. مهندسی مجدد تغییر هدفدار و برنامه ریزی شده است یعنی پیش از آنکه تغییر از بیرون سازمان بـــــر سیستم تحمیل شود سیستم پیش بینی تغییرات را می کند. به همین منظور، بهبود و اصلاح فرایندها در مهندسی مجدد فعالیتی مستمر است، اما تغییرات می تواند ساده و یا عمیق باشد.
نتيجهگيري بررسي ادبيات مرتبط با اجراي مهندسي مجدد مبين آن است كه علي رغم تكامل مفاهيم و متدولوژي هاي مهندسي مجدد، بسياري از سازمانها در اجراي موفق آن ناكام ماندهاند. گوناگوني نتايج ناشي از اجراي مهندسي مجدد ، اين نكته را به ذهن متبادر ميكند كه دليل اين شكستها چيست؟ لذا زمينهسازي،توجه به چگونگي اجرا و شناخت مجموعه عواملي كه اجراي مهندسي مجدد را تسهيل ميكند از اهميت خاصي برخوردار است. دستيابي به نتايج مورد انتظار مستلزم وجود شرايط و مجموعه عواملي است كه طراحي، اجرا و پيادهسازي مهندسي مجدد را حمايت و پشتيباني كند.
با تشکر از حسن توجه شما